#دختر_بد_پسر_بدتر_پارت_117



پاهامو بی صبرانه تکون میدادم و نگاه عصبی ام و از پشت شیشه به فریاد دوختم

هدفون و رو‌ گوشاش گذاشته بود و با اخم‌ داشت به برگه ی توی دستش نگاه میکرد

صالح، دوست و همکار فریاد کنار من بود و چشمای قهوه ای قشنگی داشت

فریاد سرش و بلند کرد و‌ من قبلم ایستاد و نیشخندی زد و گفت:

_ شروع

با هیجان دستام و به هم کوبیدم.پس راضیه. صالح پشت مانیتور نشست و منم کنارش‌

هدفون و‌ رو گوشام گذاشتم و با صالح اهنگ رو تنظیم میکردیم و فریاد اروم اروم زمزمه وار اهنگ رو‌ میخوند تا دستش بیاد که چه جوری باید بخونه

تو اون تی شرت سفید و شلوار جین خاکستری که یه زنجیر نقره ای از جیب عقبش به جیب جلوش وصل شده بود، جذابیتو تموم کرده بود

از همه بدتر موهاش بود که انتهای بالای موهاشو خاکستری استخونی کرده بود

صالح بلند گفت:

_ فالش نخون فریاد !

فریاد دستشو اورد بالا و تکون داد و با تمسخر گفت:

_ وِر وِر وِر !

خندمو قورت دادم و فریاد بی حوصله دوباره هدفون و‌ رو گوشاش گذاشت

اهنگ رو‌ دوباره گذاشتیم و فریاد اروم شروع کرد به خوندن:



_ یه دختر بد می ارزه به صد تا خوب

اونی که‌ میمونه همیشه هرچی بود

هرچی بود



تو دخترِ ... دخترِ بدِ منی

تو دخترِ ... دخترِ گَنگِ منی

تو دخترِ ... دخترِ بدِ منی یــــــِــــــی



میتپه تند قلبم وقتی میزنی دست به من

با تو حاظرم حتی تو دریا غرق بشم

مال خود منی

مال‌ منی حق من

به کسی نمیدمت

سـَــهــَـم مـَــن!



هر بار که میگفت تو دختر بد منی، انگار فشارم می افتاد

نفسام یکی درمیون شده بود و عجیب دوست داشتم اینو برای من بخونه

کاش مخاطب اهنگش من بودم

کاش!



صالح با خنده زد رو شونم گفت:

_ دمت گرم، عالی شده

لبخند سردی بهش زدم و گفتم:

romangram.com | @romangram_com