#دل_من_دل_تو_پارت_52
-هدف خاصی ندارم فقط از ازدواج فراریم چون به عشق و علاقه اعتقادی ندارم.. حست چرت میگه بهش گوش نده!
خندید و نگاهم کرد:
-خدا از ته دلت بشنوه!!
چپ چپ نگاهش کـردم و گفت:
-پارسا خوبه؟!
-من چه میدونم! اصن جویای حال هیچ پسری نمیشم!
-اوه! چه دلتم پره عزیزم!
-دلم پر نیست از همشون متنفرم متنفر! حالم از همشون بهم میخوره!
-خب بابا... جوش نزن راستی شاهزاده ی سوار بر اسبت چه شکلیه!
پوزخندی زدم:
-سایه زده به سرتا! میگم از تک تکشون متنفرم.بعد بیام شاهزاده ی سوار بر چی چی بهت بگم؟! والا کلا نه هیچ پسر خوشگلی دیدم و نه تاحالا دیدم که یه نمه شخصیت داشته باشن واسه همون از همشون بدم میاد!
سایه پوفی کرد:
-بابا تو دیگه کی هستی!
-تو عاشق شدی مگه؟! خیلی تو فاز این جور حرفاییها!
-نمیدونم.. شاید.!
چشمای درشتم درشت تر شد:
-جدی؟! عاشق شدی؟!
-نمـی دونم آرامش بگذریـم... نمیدونم حسم واقعیـه اصلا یا نـه...
romangram.com | @romangram_com