#چشمان_سرخ_آبی_پارت_19
- ... ا ... راستش. .برنامه کلاست..
آیدن به ساعتش نگاه کرد و شانه اي بالا انداخت. سپس به سمت کلاس رهسپار شد.
- دیر کردي ...
آیدن نگاهش را به معلم ادبیات دوخت. چشمهایش روي موهاي لخت و سفید او ثابت ماند. نگاهی به تخته
انداخت. “ مارتین پیترز “
- متاسفم قربان ...
- دیگه دیر نکن ... آقاي ...
- کرول* ... آیدن کرول. . آقاي پیترز
پیترز نیم نگاهی به آیدن انداخت و پرسید:
- کرول. . یعنی چی؟
آیدن ابرویی تاب داد.
- یه اسم لهستانیه. . به معنی پادشاه ...
- تو لهستانی هستی؟
- عمو الویس که اینطور میگه ...
- آیدن ... چرا این اسمو روي تو گذاشتن؟
فکر آیدن به کار افتاد. هیچ پس زمینه اي درباره نام و یا معنی اسمش در ذهن نداشت.
- نمی دونم. معنی اسمم رو نمی دونم.
- بسیار خب ... بشین آیدن و صفحه پنجاه کتاب درسیت رو باز کن.
آیدن با اضطراب روي صندلی نشست و به برنامه کلاسیش نگاهی انداخت. نام آیدن روي برنامه اش نوشته
romangram.com | @romangram_com