#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_72


صورتشوکه آوردجلومحکم پسش زدم-بکش عقب!

بالحن تندی گفت-سندخورده؟

-آره سندخورده به نام عشقم حالاگمشوازجلوچشام!

-پولمون چی؟

پنج تا تراول صدتومنی پرت کردم توصورتش-گورتونوگم کنین خوش گذشت!

باعصبانیت پالتوهاشونوپوشیدن وگورشونوگم کردن،نگاهم روی نقاب نقره ای رنگی که روی میزبودثابت موند..داشتی چیکارمی کردی دارینوش؟می خواستی بایکی به جزغز.....داشته باشی؟باکسی که هنوزبوی عطره تنش ازروی پیرهن لامصبت نپریده؟بطری ویسکی وبرداشتم ویک نفس سرکشیدم..پس چراآرومم نمی کنه؟پس چرااین زهرمارم قیافت وازجلوچشم دورنمی کنه؟

(غزل)

بااشک خیره شده بودم به عکس دارینوش که گوشیم زنگ خورد،نمی خواستم جواب بدم ولی بادیدن اسم وحشی سریع توجام نیم خیزشدم وجواب دادم،بعدازچندثانیه صدای خشدارش توگوشی پیچید-وسط......زنگ زدم؟

-دارینوش!

-هیچ وقت اونومثل من نبوس غزل،هیچ وقت نوازشش نکن،تورمانتیک دوست داری ولی داغی بدن دارینوش وفراموش نکن!

-خوبی؟

-فک کردم یه ....بوده وتموم میشه ولی نشد..زنای زیادی اومدن ورفتن ولی هیچکدوم تواکثافت نشدن...راست میگفتی.... باتورویادم نمیره،یادم نمیره عوضی؟چرادیوونم کردی؟

romangram.com | @romangraam