#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_62
-فقط می خوام اون همه لوندی ونگاهای عاشقانه برای خودم باشه یعنی تو،نوه ی عموی عزیزم میشی سوگلی من!میشی خانم بتیس و وبرای اون خانمی می کنی!
-ازت متنفرمممم!
-اینم خوبه!به قوله آرمین اینم یه حسه!
-توازکجاپیدات شد؟
-من خیلی وقته که پیداشدم عزیزه دلم اونقدری که من توگذشته ی تو حضورداشتم هیچکس دیگه نداشته..
-فک کردی اگه باهات ازدواج کنم دارینوش و فراموش می کنم؟فک کردی عاشقه تومیشم؟همه ی زندگیت میشه جهنم ببین کی گفتم..
-نمی خوادزیادخودت وناراحت کنی زودبه زندگی جدیدت عادت می کنی حالاهم پاشوآماده شوبرسونمت خونتون،بایداعترافات زیادی به بابات بکنی مثلااینکه عاشق ومجنون من شدی،پاشوخوشگلم اونطوری بابغض نگام نکن!
...........
-امروزچندنفرومیفرستم خونه ی قبلیم یه دستی به سروروش بکشه توهم اگه چیزی لازم داری قبلش بامن هماهنگ کن بریم بخریمش...حواست هست چی میگم؟
-نمیشه..
-چی نمیشه؟اداهای جدیدت شروع شد؟
-من باتوازدواج نمی کنم..
romangram.com | @romangraam