#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_29
-همیشه خودت ومعصوم جلوه میدی که قیمتت بره بالا؟
-مزخرف نگو!
بلندم کرد-میدونی این مهمونی مختص به چه زناییه؟زنایی که به خاطره پول مردای پولداراینجارو......،به هدفت رسیدی خانم کوچولومن میتونم امشب تویه یکی ازهمین اتاقابهترین ولذت بخش ترین وشب وواست بسازم فقط کافیه بابت کمکی که بهت کردم تشکر کنی!
باخشم باتمام وجودم، باتمام توانم، خوابوندم زیره گوشش اونقدرمحکم که چندنفری که دورمون بودن باتعجب به سمت مابرگشتن باصدای لرزان ازخشمم گفتم-اینم تشکرت امیدوارم خوشت اومده باشه!
باسرعت به سمت خروجی سالن دوییدم وپالتووشالموازنگهباناگرفتم همین که توماشین نشستم ثمره زنگ زد،اصلاحوصلشونداشتم دختره ی نفهم من وآورده تومهمونی که هزارتامرد ریخته توش.............. باخستگی لای چشاموبازکردم همه ی دست وپام دردمی کرد،کش وقوسی به بدنم دادمورفتم سمت روشویی،بادیدن خودم توآینه یک آن وحشت کردم این چه وضعی بود؟همه ی ریملم ریخته بودزیره چشممو موهام کلی تافت روش مونده بود دست وصورتموآب زدمورفتم آشپزخونه دارین بی فرهنگ داشت بابطری آب می خورد چشم غره ای رفتم ونشستم پشت میز چه تشکیلاتی هم واسه خودش چیده بودپروووووو!
-دیشب خیلی کارم بیرون طول کشیدتوخونه تنهانترسیدی؟
باخونسردی گفتم-نه..اصلا!خیلی هم خوب بود!
_ صبحونتوخوردی بیااتاقم یه امانتی هست که پیش من جاگذاشتی..
-من؟چه امانتی؟خواب دیدی؟یادیشب اینقدخوش گذشته که داری هذیون میگی؟
-وقتی اومدی تواتاقم میفهمی هذیونه یاواقعیت؟لازم نیست عجله هم کنی صبحونتوخوب بخورپوست استخونی!
بطری گذاشت رومیزوازآشپزخونه بیرون رفت،پسره ی ...تن وبدن منومترمیزنه،توبروبه دوست دخترات برس!چقدم جذابه سره صبی فک کنم شونه هم نزده بودچرااینقدموهاش خوش حالت ریخته بودتوپیشونیش؟بدنش چرااینقدبوی خوب میده؟انگارهرصب باادکلن دوش میگیره...اه غزل ول کن پسره مردمواون تن وبدن تورومترمیزنه توچراقورتش میدی بی حیا؟ دوسه لقمه کره عسل خوردموبلندشدم خیلی کنجکاوبودم ببینم امانتی که پیشش دارم چیه مثل همیشه بدون درزدن رفتم تواتاقش جلوی آینه ی قدی ایستاده بودوموهاشوواکس میزد خوش به حاله آینه همچین لعبتی جلوش رجه میره...
دارین-فک می کردم خیلی باهوش باشی(کامل به سمت من برگشت،دستاشوتوجیبش فروکردوباپوزخندجملشوکامل کرد)ولی دیشب فهمیدم که خیلی حواس پرتی نقاب زیباتویادت رفت!
romangram.com | @romangraam