#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_27


-ممنون!علاقه ای ندارم..

-چراآخه؟خانمی به این خوشگلی که نبایدتنهابمونه اونم توهمچین مهمونی..

-توبه فکره تنهایی خواهرمادرت باش !

-چقدبددهن وچموش یکم راه بیابااین دله صاب مرده دیگه عروسک!

-می خوای یه بلایی سرت بیارم که ازجنون بشینی توخلوتت عروسک بازی کنی؟می خوای؟

-نه خیلی خوشم اومدچه جسارتی!

مردی ازپشت بازوشوسفت گرفت وکمی به سمت خودش برگردوندش-راه فراروبلدی یاراهنماییت کنم؟

-شماکی باشی؟

-عزراییلی که قراره بفرستت ته جهنم شناختی؟حالابزن به چاک!

-باشه باباچراجوش میاری بیخودی؟

-پلاستیکت کجاست بت من؟ناراحت نشه شوهرش واسه یکی دیگه غیرت به خرج میده؟

-تونگران اون نباش واسه کاری که برات کردم تشکرکن ...

romangram.com | @romangraam