#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_145
-نه بابا یه دوری میزنیم وبرمیگردیم.
-خیله خوب بریم...............
خانم بهراد-خوش اومدین خانم شایگان چه عجب بعده این همه مدت یه سری هم به مازدید؟
-مرسی عزیزم،شرمنده میدونی که درگیردرس ودانشگاهم امروزم راننده نم تونست بیاداین شدکه من اومدم دنبالش،داخله؟
-اومدین دنبال تپش؟اون که نیم ساعت پیش باعموش رفت..
-عموش؟تپش که عمونداره..
-یه آقای خوش استایل وجوونی بودخودش کارت شناساییشونشون داد،اسم وفامیلش فک کنم..
شیرین-همون خواننده معروفه،بتیس شایگان..
زانوهام سست شدن،قبل ازاینکه پخش زمین بشم شیرین وثمره زیره بغلموگرفتن..................
چندسال بعد.....
دستی به یقه ی پیرهنش کشیدم وباعشق مادرانه زل زدم به صورت شیطونش-حتماداری باخودت میگی این پسره به کی رفته که اینقدخوشتیپ وجذاب شده..
پشت چشمی نازک کردم وگفتم-نخیرم،اینکه سوال نداره مامان خوشگل باباخوشتیپ دیگه بایدبه کی بری؟
romangram.com | @romangraam