#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_141
دارینوش پوفی کردوخم شدعقب موهای لخت تپش وبهم ریخت..
-یه حرفیوچندباربایدبهت بگم؟
-کدوم حرف؟
-مگه نگفتم زن وشوهرایه اتفاقایی بینشون میفته که واسه سن بچه هاخوب نیست پس چراچشماتونبستی؟
-چون دوشت(دوست)داشتم نگاتون کنم!
-دوست داری؟بوس واینا؟
-دارینوش!
دارین-نشنیدم..
-عاله...
-پس منوبوس کن...
لباشوغنچه کردوخودشوکشیدسمت لبای دارینوش..
دارین-اونجانه فقط لپ..
romangram.com | @romangraam