#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_139
-دروواسم بازنمی کنی؟
-مردایی دروواسه زنشون بازمی کنن که زنشون چلاقه،توهم چلاقی؟
-یعنی واقعاخد وکشتی بااین طرزه فکرت،زدی رودست مردای قدیمی..
-بایدیه کلاس درست حرف زدنم واست بزارم خیلی بی تربیت شدی..
باحرص نشستم توماشین ودروبهم کوبیدم،دارینوش هم تپش وکه غرق خواب بودوگذاشت روی صندلی پشت ونشست پشت فرمون.. دستاشوکه گذاشت روی دنده بادلتنگی دستاموگذاشتم روش،چقدرگرم بودن..نیم نگاه خشکی انداخت ودستاموتودستش قفل کردوگذاشت روی پاهاش،احساس می کردم دستام هرلحظه داره توسط دستای قوی ومردونش خوردمیشه..
-آخ،دردمی کنه دارین،آروم تربگیر..
-اینم نحوه ی ابرازعلاقه ی منه آشنایی که؟
-بله کاملا،کبودیای سه سال پیش هنوزپاک نشدن..
-خوبه،بایدمهرمن روی بدن توباشه تاهمه بفهمن که صاحاب داری،یعنی..ماله منی!
باذوق جهش زدم سمتش وگونشوبوسیدم،اخماشوکشیدتوهم ودستاموول کرد.
-میدونی که من واسه هرکاری یه جوابی بهت میدم وبازم پشت فرمون خطریم می کنی؟
-خطری می کنم چون اینجوری نمیتونی جواب بدی..
romangram.com | @romangraam