#چشم_آهوی_من
#چشم_آهوی_من_پارت_112


-دارینوش دوست داره فقط کافیه ازش دورباشی تایکم ادب بشه همین!

-من نمی خوام مزاحم توبشم..

-مزاحم چیه بیشعور؟مامان ایناهم که دیگه نیستن خودمم وخودت بااین عشق خوشگل خاله!

باصدای کوبیده شدن دروفریادهای دارینوش باترس ازجام بلندشدم قبل ازاینکه ثمره بره جلوی دروباهاش یکی به دوکنه خودم دروبازکردم..موهاش شلخته ولباساش نامرتب بودولی بااین حال هنوزم جذاب بودلعنتی!

-چرااومدی اینجا؟

-کی بهت اجازه دادبیای اینجا؟

-زناوقتی قهرمی کنن اول ازشوهرشون اجازه نمیگیرن که کجابرن..

-مگه بهت نگفته بودم ازاین دختره خوشم نمیاد؟

-تنهادوستی که دارم ثمرست اگه می خوای اونم ازم بگیر!

-برووسایلت وجمع کن تپش وبرداربریم خونه..

-من پاموتواون خونه نمیزارم.

-یه فص کتک مفصل بخوری باپای خودت میای!

romangram.com | @romangraam