#بی_تو_دوباره_میشکنم
#بی_تو_دوباره_میشکنم_پارت_31






ولی دوستان عزیز تنبلم نخونده بودن و عین بلانسبت خر تو مرداب درسا گیر کرده بودن...





خخخخخخخ





---___---آرتیمان :

صبح بیدار شدم و یه دوش سریع گرفتم...





وای که هنوز تو فکر نیلوفر بودم....





ولی معلوم بود که آدمیه که حجابش براش مهم بود...





هه...





از کارش معلوم بود...





اومدم بیرون و موهامو شلوغ درست کردم...





یه بلوز آبی کمرنگ پوشیدم و شلوار مشکی...





سوار elantra خوشگلم شدم...





راه افتادم و رفتم دانشگاه...





بعد از پارک ماشین یه اخم چاشنی صورتم کردم...





با صلابت راه افتادم سمت کلاس...





بعد از رسیدن سریع برگه ها رو پخش کردم و بچه ها شروع کردن...





نصف بیشترشون هنگ بودن...



romangram.com | @romangraam