#بازیچه
#بازیچه_پارت_18
کس دیگه ی داخل شرکت نبود.
_خسته نباشی آقای رحیمی
نگاهش را سمتم چرخاند. و لبخندی زد و گفت:
_درمونده نباشی دخترم
متقابلا بهش لبخند زدم و ازش خداحافظی کردم. و به سمت آسانسور رفتم.
پشت ترافیک سنگین این شهر دودی گیر افتاده بودم. آهنگ بی کلامی سکوت ماشین را شکسته بود.
دکمه ی شاسی پنجره را پایین دادم. هوای سرد و سوزناک صورتم را نوازش کرد.
نگاهم به سمت بیلبورد آن طرف خیابان کشیده شد. عکس خوانندهی معروفی که این روز ها زیاد سر و صدا کرده بود روش خودنمایی می کرد.
موزیک های غمگینش را دوست داشتم. ولی غرور بیش از حد چشمان آبیش را نه...
به تاریخ کنسرتش که آخر این هفته بود نگاهی انداختم. طبق معمول همیشه به یک روز نکشیده همگیه بلیط هایش خریداری میشد.
موزیک هایش زیبا بود و معروف، ولی قیافه جذابش حرف اول را میزد. بیشتر طرفداران دو آتیشه اش دختران عاشق پیشه ی این مملکت بودند.
با صدای بوق مکرر ماشین ها نگاه از عکسش گرفتم و راه افتادم.
ماشینم را رو به روی خانه پارک کردم. نم برفی روی دستم نشست. نگاهی به آسمان انداختم.
آرام آرام شروع به باریدن کرده بود. لبخند عمیقی زدم. دانهدانه های سفید رنگ رویم مینشستند. انتظار آسمان بالاخره به پایین رسید.
کلید را داخل قفل چرخاندم و در را باز کردم. به پاگرد که رسیدم سه جفت کفش دیدم. احتمالا مهمان داشتیم.
با کنجکاوی وارد خانه شدم. پالتویم را آویزان کردم و به سمت سالن خانه رفتم.
با ورودم چشمها سمتم چرخید. عمه حاجر و سیمین دخترش و احمد آقا مهمان ما بودند. لبخند عمیقی روی لبم جا خوش کرد:
_سلام عمه جون، دلتنگت بودم.
هیکل تپلش را تکان داد و به سمتم آمد. مرا در آغوشش گرفت و بوسه ای به گونهام زد:
_سلام به روح ماهت عزیز عمه
سیمین به سمتم آمد و باهام احوال پرسی گرمی کرد. احمد آقا به رسم احترام از جایش بلند شد و جواب سلامم را داد.
تعارف کردم که بنشینند و عذر خواهی کردم و گفتم:
_من برم لباس عوض کنم میام پیشتون
آرام به سمت اتاقم رفتم. مانتوی مشکی اداریام را در آوردم. و بافت کوتاه کرم رنگی پوشیدم.
شلوار جین مشکیام را عوض نکردم. شال ساده ای رها روی موهایم
انداختم و از اتاقم خارج شدم.
کنار سیمین روی مبل دونفره نشستم.
احمد آقا با بابا و امیر در مورد مسائل اقتصادی کپ میزدن.
عمه ام گوشی به دست عکسی را به مامانم نشان میداد. مطمئن بودم باز دختری را برای امیر زیر نظر گرفته بودند.
romangram.com | @romangraam