#ارباب_دو_چهره_من_پارت_27


پدر انا (مسعود)

یک ماه از انا خبر ندارم ولی میدونم جاش پیش ارمان خوبه دو هفته ای برگشتم ایران دلم برای مریمم تنگ شده بود دلم برای تنها زن زندگیم تنگ شده بود کسی که عاشقانه دوستش داشتم ولی اون به من اعتماد نکرد،

4سال قبل، از زبان راوی

مریم:مسعود مسعود کجایی زود باش بیا . مسعود:اومدم عزیزم. یه ب*و*سه روی پیشونی مریم گذاشت سنشون زیاد بود ولی عاشقانه همدیگه رو دوست داشتن.دست در دست هم از خونه خارج شدن انا توی خونه خواب بود امشب قرار بود که مسعود معتمد و مریم ناصری با خانواده تهرانی ملاقات کنن ولی برای چی برای چه کاری . خانواده معتمد وضع خوبی داشتن ولی اونقدر عالی نبودن به خونه یا عبارتی قصر تهرانی رسیدن رفتن داخل همه به پیشوازشون رفته بودن مسیح و مهیار کنار هم و باغرور خاصی ایستاده بودن لیلا خانوم (مادر مسیح و مهیار) اومد طرف مریم و ب*غ*لش کرد و گفت:خوش اومدی خانوم معتمد. مریم:مرسی خانوم تهرانی. مثل همیشه لیلا با غرور خاصی مریم رو نگاه میکرد مریم دختریقبل اینکه با مسعود ازدواج کنه وضع مالی خیلی بدی داشت بخاطر همین لیلا همیشه اون رو خوب نمیدید. لیلا:اقا مسعود انا کجاست چرا نیوردینش؟ . مسعود:انا خواب بود بخاطر همین نیوردمش.

اون شب طولانی خوب گذشت ولی اونجاش بد شد که مریم حرفای لیلا و مسعود درباره پسری به نام ارسین شنید....



راوی

مریم همیشه ارومو مهربون بود ولی اینبار فرق داشت با اون حرفای شنید حسابی عصبانی شده بود،در رو باز کرد و وارد اتاق شد که مسعود دستای لیلا رو گرفته بود،براش رنج اور ترین صحنه بود زود از اتاق خارج شد و به طرف در خروجی رفت،مریم دلش شکسته بود اون چشمای ابیش خیس خیس شده بودن ولی خودشو گ*ن*ا*هکار میدونست که نتونست جلوی لیلا محکم بایسته ، شب بارونی بود مریم حسابی خیس شده بود ،همش پشت سرشو نگاه میکرد که شاید منصور بیاد ولی خبری از مسعود نبود دلش حسابی شکسته بود دلش حسابی ناراحت بود که چطور این اتفاق تونسته بیفته چطور مسعودی که حرف از عشق میزد با لیلا بوده.

توی اون خونه وقتی مسعود خواست بره دنبال مریم لیلا جلوشو گرفت و گفت:انتظار نداری بذارم بری دنبالش اگه بری به اون دختر خوشگلت همه چیزو میگم. مسعود:لیلا ارسین مال خودت نمیخوامش. مسعود از خونه رفت بیرون.

همین شد کینه ای برای ارسین که لیلا میخواست ارسین پشت پرده های اتاق ایستاده بود حالا هزاران کینه ارسین از خانواده معتمد داشت که اول از همه میخواست مریم از این بازی حذف بشه.....


romangram.com | @romangram_com