#آرامی_که_من_باشم__پارت_25
نامهربونی با دلم نمیکنه به هیچ قیمتی ولم نمیکنه
یه قطره اشکمو که میدرخشه باز بهونه میکنه منو ببخشه باز
چشمامو بستم از کنارش رد شدم چشماشو بسته تا نبینه بد شدم
هر کاری میکنم ازم نمیگذره حسی که بین ماست از عشق بیشتره
چشمامو بستم از کنارش رد شدم
چشماشو بسته تا نبینه بد شدم
هر کاری میکنم ازم نمیگذره
حسی که بین ماست از عشق بیشتره
یکی همیشه هست:میثم ابراهیمی
***
صبح با صدای زنگ موبایلم از خواب بیدار شدم.دیشب با تموم شدن آهنگ منم خوابم برده بود.امروز هم باید مثل دیروز برم دنبال کار.خدا کنه امروز بتونم کار خوب پیدا کنم.خدایا تا اینجا باهام بودی از این به بعدم باش.تصمیم گرفتم از این به بعد کاری به کار آقا هومن نداشته باشم.نمیخواستم با جواب دادنام،نمک بخورم و نمکدون بشکنم.معلوم بود بخاطر حرفام خانواده ی راد ناراحت میشن پس نمیخواستم با زبونم ناراحتشون کنم پس باید بی محلی میکردم تا شاید آقا هومن هم از خر شیطون بیاد پایین و دست از سرم برداره و کارای بابا رو به من ارتباط نده.راستی یاد بابا افتادم!کی قراره حکمو اجرا کنن؟وای خدایا با فکرش مو به تنم سیخ میشه.اما چاره چیه؟این راهه اشتباهو خودش انتخاب کرده.کاش میتونستم کاری کنم.کااش...
بعد از شستن دست و صورت و آماده شدن مثل دیروز رفتم تو آشپزخونه.همه نشسته بودند.سلام دادم که جوابشو از همه گرفتم بجز یه نفر که کاملا عصبی به نظر میرسید.تقریبا جو همه ی افراد کمی عصبی و میشه گفت همراه با غم بود.یعنی چی شده؟با تعجب داشتم نگاشون میکردم که آقابزرگ گفت:آرام جان کارتو زود تموم کن بیا خونه تا یه کم باهم حرف بزنیم.باشه بابا؟
_حرف؟راجع به چی؟؟
_چیزه..هیچی همینجوری.
باشک گفتم:باشه چشم سعی میکنم.
بعدش همونجور ایستاده لقمه ای برای خودم گرفتمو گفتم:با من کاری ندارین؟
مینو خانوم گفت:نه برو به سلامت.
سری تکون دادم و خواستم از در خارج شم که عمو محسن گفت:ارام جان قبل رفتن شمارتو بده به بچه ها تا مثل اونروز ازت بی خبر نباشیم دخترم!
چشمی گفتمو رفتم سمت آقا مهران و شمارمو بهش دادم.اونم یک تک زنگ زد تا شمارش بیفته.بعد از جمع خداحافظی کردمو از عمارت زدم بیرون.
روبروی برج وایسادمو به بالا نگاه کردم.اوووووه چه بلنده آدم سرش گیج میره.تا الان یه چندجایی رفتم اما چیزی گیرم نیومد خداکنه این یکی بشه.میخواستم فعلا به عنوان منشی کار کنم تا مدرکمو بگیرم و بعدش به عنوان خانوم مهندس برم سر کار.خدا کنه همه چی جور بشه تامنم یه سرو سامونی بدم به زندگیم.
romangram.com | @romangram_com