#آرامی_که_من_باشم__پارت_24


_اخبار و یه بار میگن.

عصبی در حالیکه پره های بینیش باز و بسته میشد گفت:حالا بعدا نشونت میدم.

زل زدم تو چشماش تا بدونه من متهمش نیستم که ازش بترسم.پسره ی عقده ای از بس هرچی میگه همه میگن چشم تحمل نداره یکی جوابشو بده.

با عصبانیت پشتشو بهم کرد و از در عمارت زد بیرونو رفت به محوطه.ایش فکر کرده کیه که اینجوری باهام حرف میزنه؟پسره ی غول بیابونی.مینو جون اومد سمتم و گفت:آرام جان نمیگم از خودت دفاع نکنیا نه،ولی هومن یکم زود جوشه وقتیم که عصبی بشه بزرگ و کوچیک حالیش نیس.کم به پروپاش بپیچ.میترسم بلایی سرت بیاره عزیزم.باشه؟

با ناراحتی جواب دادم:آخه مینو خانوم وقتی راجع به پدرم اونجوری صحبت میکنه توقع دارید هیچکاری نکنم؟میدونم بابام قاچاقچیه و زیرتیغ اما خب در هر صورت بابامه؛میگید وقتی کار اشتباه پدرمو تو روم میزنه مثل چوب خشک نگاش کنم.من به اندازه کافی کار بابا اذیتم کرده اینکه اینجا شدم سربار شما و آقا هومن چشم دیدن منو نداره هم اذیتم میکنه،از همه طرف داره بهم فشار وارد میشه تحمل طعنه ها و حرفای پسرتونو دیگه ندارم.منم آدمم.صبرم در یه حده.

اشکام وسط صحبتام سرازیر شده بودند.نمیتونستم دیگه تحمل کنم.منی که توی تمام این ۱۹_۲۰ سال کسی اشکمو ندیده بود حالا توی این ۳_۴ روز همه خرد شدن و تنهاییامو دیده بودند.دلم میخواست یکی کنارم بود تا بهم میگفت همه چی تموم میشه.بهم میگفت تنها نیستم اون تا آخرش کنارمه.ولی واقعیت این بود که کسی نبود تا این حرفا رو بهم بزنه تنها بودم تنهای تنهای تنها...

همه داشتن با غم نگام میکردند.بدون اینکه چیزی بگم رفتن سمت پله ها و تند ازشون بالا رفتم.به سرعت رفتم داخل اتاق و به تختم پناه بردم و شروع کردم به زار زدن.بین گریه هام به زمین و زمان فحش میدادم و خودمو برای بخت بدم لعنت میکردم.طاقتم تاق شده بود.خسته شده بودم.گوشیمو از کنارم برداشتم یکی از آهنگایی که همیشه بهم آرامش میداد و پلی کردم:

***

یکی همیشه هست که عاشق منه نگام که میکنه پلک نمیزنه

تنهاست خودش ولی تنهام نمیذاره

دریا که چیزی نیست عجب دلی داره

با گریه هام میاد غمامو حل کنه

نزدیک میشه تا منو بغل کنه

از آسمون شب خیلی پایین تره درو که وا کنم خدا پشت دره

چشمامو بستم از کنارش رد شدم چشماشو بسته تا نبینه بد شدم

هر کاری میکنم ازم نمیگذره حسی که بین ماست از عشق بیشتره

چشمامو بستم از کنارش رد شدم

چشماشو بسته تا نبینه بد شدم

هر کاری میکنم ازم نمیگذره

حسی که بین ماست از عشق بیشتره

romangram.com | @romangram_com