#آجی_های_دوقلو_شر_و_شیطون_پارت_74


داد زدم دمت چیززززز الههه ..

الهه اومد کنارم وگفت :حوصله ام سررفت خوو میخواهم باهم بازی کنیم ..

ی دفعه ددی قلابی اومد سمتمووون سیاوان و کیسه بوکس .هم پشت سرش ..

دادزد :اینجاااا چ خبرررره ...

الهه داد زد :هوووووی عامو دادنزن

+حوصله امون سررررفته بووود خووو

الهه :شما ک هیچ وسیله سرگرمی واسمون نزاشتین ..

+حتی گوشی هامون گررفتی



#69

الهه*****

=منم حوصله ام سررفته بود ب سیا وان گفتم اونم بهم گفت برم زیر زمین پایین ..

سیاوان چشاش دراومد وگفت :من کی گفتم ارباب دروغ میگه ..

رفتم جلوش وایستادم توپ زدم تو سرش وگفتم :چرا دروغ میگی ..ددی غلابی ببینش

ددی غلابی کلافه شد روب کیسه بوکس گفت :سیستم امنیتی قوووی تر کنید ..خواس بره ک دستشا گرفتم وگفتم :ددی غلابی کجا شما باید باهامون بازی کنید روب سیا وان گفتم تو و کیسه بوکس با ارباب ..من و الهام (شروین ،شایان،احمدزندانی ها س تا پسر جیگر ک قراره ددی قلابی بکشتشون ..



#70

امیر علی



تو اداره بودم که ی دفعه یکی عینو گاو بلانسبت (گاو)اومد داخل منم سه متر پریدم بالا تفنگمو از رو میز برداشتم گرفتم سمتش دقت که کردم دیدم ماکانه که داره از شدت خنده سرامیکو گاز میزنه بهش توپیدم :زهرررمااااار بیشگر کره خرررررر سکته کردم میمون بد ترکیب این چه وضع وارد شدن تو اتاق ی پلیس با شخصیتی مثل منه ?😒ماکان پرو پرو زل زده تو چشمای من میگه :داداش هندونه ها از زیربغلت نیوفتن? 😁امیرعلی:تو نگران نباش بیا اینجا تعریف کن ببینم رفتی به مامانت سر زدی بچه ننه ؟؟؟?😒ماکانم ج داد:ارهههههه چه سر زدنیم شد ننه ام افتاد دنبال زن برام از ناکس از اقدس خانوم گرفته تا شهین خانوم برام دنبال دختر پوووووف بخاطر اینکه ماکان اذیت کنم :ماکان هاجر خانوم کس خوبیه هاااا ?😂(توصیحی درباره هاجر خانوم ی زن بیوه 80سالشه که از این داف پیرزنیه ?😁)ماکا ن زد پس گردنم گفت :هر هر نمکدون دیشب تو جوراب بابات خوابیده بودی. گفتم :نه تو جوراب عمه تو خوابیده بودم ژوووووون ?😍ماکانم که خندش گرفته بود کم اورد تا اومدم قضیه الهام الهه به ماکان کامل تعریف کنم ........

romangram.com | @romangram_com