رمان آجی های دوقلو شر و شیطون

#آجی_های_دوقلو_شر_و_شیطون_پارت_67


+مطمئنید ؟؟

+من مطمئنم ..اقا...

😳😳😳

یعنی چی حتما ادرس اشتباه اومدم بزنگم ب ارسام ..

(شماره مشترک مورد نظر خاموش میباشد لطفا بعدا تماس بگیرید)

یعنی چی خدایاااا ..

حتما گوشیش باطری تموم کرده ..

گل انداختم کنار تو جوب اب...

دستما تو موهای حالت داده ام کشیدم ..

خیلی کلافه شدم ..

گوشیم زنگ خورد بااین فک ک حتما ارسامه برشداشتم ...

اووه اووه از ادارهس ..

*******

😐😐😐😐😐

باید برگردم اداره انگار اتفاقی افتاده ..

اصلا نمیدونم چیکارکنم سوار ماشین شدم بااخرین سرعت ب سمت اداره روندم ..

((‌((((((دانای کل))))))*******

الهه والهام توسط باند عقرب ک خطرناک ترین باند کشور دزدیده شدن ..

ارسام تو سرم الهه والهام داروهای خواب اور میخریت تا الهه والهام بهوش نیان ..

مادروپدر الهه والهام همون روزی ک الهام والهه میرن خونه امیرعلی بهشون خبرمیرسه ک مادر پدرام ک کاندا زندگی میکرده دچار بیماری سختی شده و رو ب موته ..

romangram.com | @romangram_com