#آجی_های_دوقلو_شر_و_شیطون_پارت_27
ای درد بگیری الینا ای کوفت بگیری ...ببین چحوری بهمون میخندم ..من رو الهه افتاده بودم الهه روالینا ..الینام رو زمین. ..کلا هنگ کرده بودیم زودترازاونها ب خودمذاومدم و پاشدم ودست الهه رو گرفتم اوونم کلا صورتش قرمز شده بود الیناهم از رو زمین پاشد وزیرلب ای غر میزد ای کوفت بگیرید جفتتون ای خاکتون کنم ای پیرخرفت بخوردتتون ..اینو ک گفت من والهه زدیم زیرخنده ...همه ی جوری نگاهمون میکردن ..س پسره عق جلف اومدن نزدیکمون اولی ک زیرابروهاش تمیز کرده بود موهاشم سیخ سیخ بود گفت :اووف شدین جیگرا
دومی رو ب الینا گفت :له شدی عزیزم ..
کفریم کردن بدجور ..
وگفتن :بلند گاله رو اشغال ..
خواستم ادامه بدم ک الهه زیرگوشم گفت:ببین ی نقشه دارم ..فعلا بیخیالشون ..
میدونستم مو لای درزنقشه های الهه نمیره واسه همین دس الینا رو کشیدیم از کناره سیخولی ها گذشتیم ..
اولی گفت :ترسیدی جیگر
و..کلی زر زدن ..
سی چهارمین پارت😍😍
الهام
همینکه از کنارشون پریدم باالا وگفتم زودی بگو ..
الینا زود گفت :من نیستم
من والهه باهم گفتیم :تو غلط میکنی بخاطر تو مضحکه مردم شدیم اه
الیناچشاش دراورد وگفت :ب من چ شما دنبالم کردید ..
:وای الینا تو با ما میایی الانم خفهه ..
الهه بگو نقشه رو
الهه ی ژستی خاصی گرفت وگفت ؛اول بریم پارکینگ دخل ماشین هارو بیاریم ..اونیکی بعدا
الهام :اوک بریم الینا تو فقط نگهبانی بده کسی نیاد
الینا:باااشعع
romangram.com | @romangram_com