#یه_نفس_هوای_تو_پارت_54


دکتر:

- نسترن جان اول از همه چی بگم با حرفایی که زده شد، مشکل جدی افسردگی یا بدبینی نداری بیشتر از همه نیاز به یه درد و دل داشتی تا یه کم سبک بشی داشتن یک دوست خوب و مطمئن که فقط گاهی باهاش درد و دل کنی خیلی مفیده حتی اگر کاری از دستش بر نیاد... تو احساس گناه می کنی و این احساس گناهت باعث گوشه گیریت شده یعنی می خوای با گوشه گیری خودت رو تنبیه کنی. دوست بودن با یک پسر رو تأیید نمی کنم، ولی آدم جایزالخطاست سعی کن خودت رو ببخشی و به جای نگاه به نیمه خالی لیوان نیمه پرش رو ببین که چه تجربیاتی بدست آوردی... خودت رو سرزنش نکن و برای خودت ای کاش و اگر نچین با این کار به گذشته برنمی گردی و فقط باعث حسرت بیشترت می شه. مهمترین مسئله ای که تو ازش غافلی و توجه نداری اینه که اون پسر نتونست نقشه اش رو اجرا کنه و تو سالمی عزیزم... به نظر من بدبینی که گفتی نسبت به مردها پیدا کردی واقعی نیست همه این ها تلقیناتیه که به خودت می کنی که از دلت در مقابلشون محافظت کنی و دیگه به کسی دل نبندی بهتره به جای این افکار منفی که بعدها تأثیر منفی تو زندگیت می ذاره بهشون فرصت بدی خودشون رو ثابت کنند... تو فامیل یا آشناهاتون مردهایی ندارین که واقعاً عاشق همسر و زندگیشون باشند؟

- چرا داریم شوهر خواهرم، سامان به خاطر خواهرم خیلی سختی کشید یا پدر خودم که می دونم عاشق مادرمه و اوووم آهان دایی مادرم با این که همسرش تو جوونی مرد هنوزم بهش وفا داره و ازدواج نمی کنه.

دکتر:

- خب دیدی خودتم با من موافقی که مردهای خوبی هم هستند که عششقشون رو ثابت کردن، به صرف این که یکی بد بود نباید همه رو به یک چشم ببینی.

تو همین فکرا بودم که چشمم به یک پالتو کرم قهوه ای خیلی شیک افتاد وقتی پرو کردم دختر فروشنده گفت، واقعاً بهت میاد، دقیقاً قالب تنته. یه شال قهوه ای سوخته با گلهای کرم هم خریدم تا باهاش ست کنم.

از مغازه که اومدم بیرون تصمیم گرفتم خانوادمم تو شادیم سهیم کنم برای مامانم یک شال زمستونی سرمه ای رنگ خریدم، می خواستم برای بابا پلیور بخرم که با دیدن کیف پولم فهمیدم پولم کمه... داشتم برمی گشتم از کنار یک مغاره لباس مردونه رد شد که قیمت لباسا رو زده بود قیمتاش مناسب بود رفتم تو و با پولی که برام مونده بود یک کروات طوسی پر رنگ با خطای نقره ای خریدم که با کت شلوار طوسی کمرنگش ست کنه...

- سلام بر خانواده محترم.

- سلام مادر خسته نباشی چقدر خرید کردی!

بابا:

- سلام دخترم الان که سر برج نیست نکنه بانک زدی این همه ناپرهیزی کردی!

- بابا اذیت نکنید دیگه.


romangram.com | @romangram_com