#یه_نفس_هوای_تو_پارت_55

بابا:

- شوخی کردم باباجون حالا پول همرات بود.

- بله عصری از کارتم پول برداشته بودم. حالا مامان گل تا شما بازشون کنید میام.

مامان:

- وای نسترن جان چقدر قشنگند بیا بپوششون ببینم.

- مامان اون شال سرمه ای برای شماست.

صورت دوتاشون رو بوسیدم و گفتم:

- ببخشید این مدت اذیتتون کردم از این به بعد قول می دم بشم نسترن قبلی، البته اگر نسترن قبلی رو بیشتر دوست دارید.

مامان:

- قربونت بشم دخترم تو هر جور باشی ما دوست داریم.

بعدش با خنده اضافه کرد:

- قبلاً شادتر بودی خب نسترن شادتر بیشتر باب دله.

- مگه غذام که باب دل باشم.

romangram.com | @romangram_com