#یه_نفس_هوای_تو_پارت_32
- معرفی می کنم نسترن که تعریفش رو کرده بودم.
بعدشم دستش رو گرفت سمت برادرش و گفت:
- رادین قدیری برادر بزرگم.
- از آشناییتون خوشوقتم.
رادین:
- منم همین طور.
رادین ماشین رو دور زد رفت سمت راننده و گفت:
- بفرمایید سوار شید.
- خب من دیگه برم.
نسیم:
- بیا دیگه نسترن دیدی که داداشم لولو خُرخُره نیست.
- بحث این حرفا نیست، مرسی مزاحم نمی شم.
romangram.com | @romangram_com