#یه_نفس_هوای_تو_پارت_27
به خودم اومدم و گفتم:
- سلام خسته نباشید یه وقت مشاوره می خواستم.
منشی:
- باشه عزیزم قبلاً این جا اومدید.
- نه.
منشی:
- مشخصاتتون رو می فرمایید.
- نسترن صابر هستم. امروز می تونم بیام.
یه نگاه به ساعت انداختم 7:30 بود دیگه روز نبود شب شده بود، ولی به روی خودم نیاوردم.
منشی:
- متأسفم عزیزم تا حدود یک هفته وقت خالی نداریم. اگر مایل باشید شنبه این هفته نه، هفته بعد براتون یک وقت تنظیم کنم.
- این که خیلی دیره امروز سه شنبه هست می شه ده روز دیگه یعنی اصلاً نمی شه.
منشی:
romangram.com | @romangram_com