#یه_نفس_هوای_تو_پارت_207
رسیدیم ویلا... رفت گوشیش رو از اتاقش برداشت اومد پایین... من تو آشپزخونه نشسته بودم و یه لیوان آب می خوردم نشست صندلی رو به روییم.
رادین:
- نسترن می خوای گشنه بمونی مامان اینا غروب برمی گردند.
- گشنه ام شد یه چیزی درست می کنم تو برو.
رادین:
- من قورمه سبزی دوست دارم بلدی درست کنی؟
بهش خندیدیم و گفتم:
- معلومه که بلدم من آشپزیم حرف نداره.
رادین:
- خب ببین اگه وسایلش رو داری درست کن.
پاشدم در یخچال رو باز کردم... دو روز پیش که فرح جون می خواست باقالی پلو درست کنه سفارش داده بود آقای قدیری سبزی قورمه هم بخره، پس داشتیم... گوشتم بود... می موند لوبیا قرمز که کابینتای بالای آشپزخونه رو نگاه کردم.
- بله اینم هست، همه چی داریم... الان بخوام درست کنم ساعت چهار آماده می شه ها!
رادین:
romangram.com | @romangram_com