#یاهیشکی_یاتو_پارت_25


پریا- میگن این پسرا عقل ندارن ناراحت میشن. طرف باید الان واسه بچش تولد میگرفت داره واسه خودش میگیره.

پرهام- امیر میگفت با پریا بیا.

پریا- واقعا؟؟؟ چه خوب خیلی وقته مهمونی نرفتم

پرهام- خودتودعوت نکن.امیر پیشنهاد داد من که قبول نکردم.

پریا- دلتم بخواد. یه موی گندیدم می ارزه به صد تا از اون دوس دخترای چپر چولاغت

دهنشو کج کردمو بلند شدم و به سمته اتاقم میرفتم که گفتم:

پرهام- فردا حاضر شو با هم میریم.

پریا- آخ جووون

با اینکه همش با هم کل کل میکردیم و آبمون توی یه جوب نمیرفت ولی اینقدر عاشقش بودم که حاضر نبودم یه خار کوچیک توی پاش بره.اینقدر این دختره لوس و نق نقو رو دوس داشتم که حدو اندازه نداشت.

مشغوله درس خوندن بودم که صدای اس ام اس گوشیم اومد و نظرموجلب کرد وگوشی رو برداشتم و دیدم که شماره ناشناسه.

- سلام آقای پارسافر. دماغتون بهتره؟

لبخندب زدم و جواب دادم. خواستم براش کلاس بذارم. نوشتم- شما؟؟؟

بعده از دو دقیقه پیام اومد:

- گیسو نوابی هستم خواستم ببینم دماغتون بهتره؟

romangram.com | @romangram_com