#یاهیشکی_یاتو_پارت_24


امیر- منم خوبم زنگ زدم مهمونی دعوتت کنم. تولده آرشامه شمارت ازگوشیش پاک شده بود گفت من بهت بگم

پرهام –اون خرس گنده بازم تولد گرفته واسه خودش؟

امیر- اسمش تولده دیگه مهمونیه مختلطه. بیا خوش میگذره.

پرهام- با کی بیام آخه؟ تنهایی؟

امیر- با پریا خانوم بیا..

پرهام- با این فسقلی؟

همزمان به پریا نگاه کردم اخماشو توی همکشید وگفت:- با منی؟؟؟ بی شخصیت...

پرهام- اینومیخوام چیکار آخه؟ حالا ببینم چی میشه. کی هست حالا؟

امیر- فردا شب خونه ی خودش.

پرهام- باشه. کاری نداری؟

امیر- نه سلام برسون به خانواده.

پرهام- حتما...

پریا- با کی حرف میزدی؟

پرهام- امیر بود. تولد یکی از دوستامه داشت خبر میداد

romangram.com | @romangram_com