#یاهیشکی_یاتو_پارت_17


پرهام- پیشنهاد چی؟

پدرام- دوستی دیگه.

یه لحظه احساس کردم خونم به جریان افتاد و دستم مشت شد ولی نذاشتم پدرام چیزی بفهمه.

پرهام- خب؟

پدرام- هیچی دیگه بهش چی بگه خوبه؟؟

پرهام- چی؟؟

پدرام- گفته من تورو برای تمیز کردن کفشهام هم لایق نمیدونم چه برسه به اینکه بخوام باهات دوست بشم.

پوقی زدم زیر خنده و خوشحال شدم که اشکان ضایع شده.

پدرام- دیوونه چرا میخندی؟

پرهام- پس چیکار کنم؟ به چیزه خنده دار میخندن دیگه.

پدرام- مسخره.

پرهام- اشکان حقشه. فکر کنم به همه ی دخترای دانشگاه پیشنهاد داده باشه

پدرام- همه که مثله تو مغرور نیستن که با این تیپ و قیافه یه دوس دخترم نداری

پرهام- من دختری رو لایقه خودم نمیدونم.

romangram.com | @romangram_com