#یاهیشکی_یاتو_پارت_146
پرهام- فدای مادرزن خوشگلم. سلیقه روحال کن.
گیسو- ولی همه ی وسیله ها به سلیقه ی خودم بوده.
پرهام- سلیقه ی توکه حرف نداره از انتخابه من معلومه دیگه
گیسو- بعله....
وسایل آشپز خونه همه مشکی و نقره ای بودن. پذیرایی هم ست کرم قهوه ای بود و یطرف مبلمان سلطنتی چیده شده بود و طرفه دیگه مبلمانه راحتی. وارده اتاقمون شدم. همه چیز سفید بودو رنگ های روشن. واقعا رویایی بودمخصوصا که یه عروسه خوشگل هم روی تخت نشسته باشه. کتمو در آوردم و کراواتم رو باز کزدم و پیراهنم رو هم در آوردم.
گیسو- چته؟؟ گرمته؟؟
پرهام- آره خیلی گرمم شده
گیسو بلند خندید و مشغوله وررفتن با زیپ لباسش بود.
پرهام- میخوای کمکت کنم؟؟؟
گیسو- ممنون میشم آقای دکتر.
دستام می لرزید. زیپو پایین کسیدم و کمره لخت و سفیدش مقابلم درخشید. از پشت بغلش کردم و پشته گردنش رو بوسیدم
پرهام- گیسو هنوزم باورم نمیشه
گیسو- منم همینطور
romangram.com | @romangram_com