#یاهیشکی_یاتو_پارت_143
اصلا دلم نمیخواست آهنگ تموم بشه ولی شد وهمه نشستن. میتونم بگم امشب بهترین شبه زندگیمه. با اینکه نمیخواستم یه دقیقه هم ازم دور باشه ولی خب مجبور شدم آخره شب ببرمش خونه ی خالش. توی ماشین..
پرهام- کی میشه اون شبی که مجبور نباشیم از هم جدا باشیم
گیسو- چقدر هولی
پرهام- آره واسه داشتنت هولم. دیگه طاقته دوری ندارم
گیسو- من باید زودتر برگردم تبریز
پرهام- لااقل امشب حرفه رفتن نزن.
گیسو- بالاخره که چی؟؟؟ این دو ماه رو باید برم اونجا زمینه رو فراهم کنم کنم تا وقتی عده ام تموم شد تو و خانوادت بیایین.
پرهام- ولی...
گیسو- منو تواین همه مدت رو تحمل کردیم دوماهم روش
پرهام- باشه هرچی تو بگی
گیسو- فردا باید برم بلیط بگیرم فقط واسم دعا کن بابام دخلمو نیاره
پرهام- چرا باید دخلتو بیاره؟؟؟
گیسو- به خاطره جدا شدنم
پرهام- ایشالا که همه چیز خوب پیش بره و توماله خودم بشی
romangram.com | @romangram_com