#ویروس_مجهول_پارت_76
دنیل با همون قیافه ی نادم مدارکش رو تحویل داد و گفت:
-بفرمایيد.
از شدت خنده داشتم لبم رو گاز می گرفتم. يه جوری رفتار میكرد كه انگار پليس خلاف كرده، نه خودش! وقتی مداركش رو چک كرد پرسيد:
-شما نوشيدنی الكلی مصرف کردین آقا؟
-من؟ نه اصلا! میتونين تست كنين!
پليس بعد از یه کم سوال پیچ کردنش، دست از سرش برداشت و يه جريمه ی تپل مهمونش كرد. وقتی رفت، با صدای بلندی خنديدم:
-ها ها، نوش جونت!
قيافش گرفته و اخمو بود:
مرده شورش رو ببرن كه یه وقتايی پلیس پیداش میشه كه آدم حیرون میمونه!
چون حالش رو گرفته بودن، تا آخر مسير ديگه چيزی نگفت و با سرعت مجاز رانندگی كرد. وقتی تو پاركينگ یه رستوران ترمز گرفت، با دیدن ماشین بچه های خودمون که اطراف پارک شده بودن، فهميدم که دورهمی جشن گرفتن. حدسم این بود که يه رستوران با تموم ميز و صندلياش و پاركينگش واسه جشن رزرو شده بود و وجود تموم ماشينای كاركنای پايگاه به صحت این قضیه حکم می داد. پياده شدم و با قیافه ی کنجکاوی گفتم:
-پس اوضاع از اين قراره...
romangram.com | @romangram_com