#ویروس_مجهول_پارت_32

-این خيلی عجيبه.

فنجون روی میز رو برداشتم، يه جرعه از قهوه ی داخلش که حالا سرد شده بود خوردم و با پلكای زیادی سنگينم جنگيدم. با صدای گرفته از بی‌خوابی پرسیدم:

-چی عجيبه آل؟

با انگشت، اشاره زد جلوتر برم. به سمتش قدم برداشتم که شروع كرد به توضيح دادن:

-خون آلوده به ايدزی كه داشتيم رو بررسی كردم. ناخالصی های زيادی همراهش داره، مثل کلسترول داخل خون فرد بیمار، گلوبولهای مرده و چیزای دیگه. وقتی با ميكروسكوپ الكترونی بررسيش كردم، ويروسای اچ.آی.وی رو تشخيص دادم.

خميازه كشيدم:

-خب؟

-ولی ماجرا اينجا جالب می‌شه كه نمونه ی جديد، هيچ ناخالصی ای با خودش نداره.

چشمام كاملا باز شدن و خواب از سرم پرید:

-جدی می‌گی؟! یعنی چی؟

- آره. یعنی اگه چیز مضر یا بی فایده ای داخل خون وجود داشته، دیگه نیست و از بین رفته.


romangram.com | @romangram_com