#ویروس_مجهول_پارت_31

دنیل تو فکر فرو رفت، سكوت همه نشون می داد که با این فکر من موافقن. ميشل دستش رو بالا گرفت و گفت:

-منم داوطلبم که بمونم.

حالا نوبت آلن بود که ساز مخالفت بزنه. کنارش رفت، دستش رو از مچ گرفت و آروم پایین آورد:

-نه، تو خسته ای. من جای تو می مونم.

من كه حوصله ام داشت از این بحثای مسخره سر می رفت، بهشون توپيدم:

-تعارف تيكه پاره نكنين، بالاخره كدومتون؟

اولش گیج و منگ نگاهم کردن که نفهمیدم چه دلیلی داره. داشتم عصبی تر می شدم که دنيل به خنديدن افتاد و گفت:

-بازم عصبانی شدی، به فارسی حرف زدی.

هوای بازدمم رو با اعصاب نابود شده پوف كردم كه آلن، بدون توجه به این بحثا پا فشاری كرد:‌

-من می‌مونم.

***


romangram.com | @romangram_com