#ویروس_مجهول_پارت_29

-زنده، خیلی هم پر انرژی به نظر می‌رسه!

سریع دورش حلقه زديم و به موش فراری که حالا تو دستاش بود، نگاه كرديم. عجیب بود، چون خيلی پر انرژی شده بود و خیلی جنب و جوش داشت. دست آلن رو بو می كشيد و جير جير می كرد، بر خلاف قبلش که به خاطر بیماری موش ضعیف و بی تحرکی بود. آلن، سر کوچیک موش رو با انگشت نوازش كرد و پیروزمندانه گفت:

-به احتمال هفتاد درصد، اين ويروس می تونه پاد‌زهر باشه!

اخم غليظی كردم و محکم گفتم:

- ربطی نداره! يعنی هر آدم مبتلا به ايدزی كه جنب و جوش داره، درمان شده؟!

تئودور به پشت سرم اشاره كرد:

- يه راه واسه فهميدنش وجود داره.

یاد چیزی که آزمایش کرده بودیم افتادم.

-آهان، راست میگی، ولی شاید هنوز اتفاقی نیفتاده باشه؟

به هر حال به سمت پلت مورد نظرمون رفتم و قبل از اینکه بخوام نمونه برداری کنم و با میکروسکوپ مشغول بررسی بشم، جا خوردم و سر جام میخکوب شدم. بدون اینکه نگاه خیرم رو ازش بردارم گفتم:

-بچه ها؟ این رو ببینید...


romangram.com | @romangram_com