#ویروس_مجهول_پارت_28
-اصلا صداش رو نمیشنوم. نكنه مرده؟
ميشل با شنیدن حرف آلن، بازوم رو چسبيد و وحشت زده گفت:
-ديدی گفتم؟!
چشمام رو با عصبانیت تو حدقه چرخوندم و مثل مادری که می خواد بچه ی لوسش رو آروم کنه گفتم:
-فعلا كه پيداش نكردن. هر وقت جسدش پيدا شد، اون وقت نشون می ده که ويروس مرگباريه.
واسه اولين بار می ديدم كه چشماش از سرحالی، خالی شدن و توی چشماش ترس و هيجان موج میزنه. با ريلكسی دستم رو تكون دادم و دوستانه به شونه اش زدم و گفتم:
-بيخيال ميشل، باور كن چيزی...
صدای فرياد آلن باعث شد حرفم قطع بشه:
-اینجاس، گيرش انداختم!
سوزان سريع پرسيد:
-زنده یا مرده؟!
romangram.com | @romangram_com