#ویروس_مجهول_پارت_26
-به خدا میخواست گازت بگيره.
حالت صورتش نرم شد و پرسید:
-واقعا؟ خب، باشه، اشكال نداره.
تئو با کلافگی جلوی ادامه ی بحث ما رو گرفت و گفت:
-بچه ها، بايد گيرش بياريم! گوش بدين، صداش داره از كجا مياد؟
گوش تيز كردم و تا متوجه شدم، به سمت ميز اشاره زدم:
-صدا از اون سمته!
پسرا بدون معطلی به اون سمت حمله ور شدن و ميشل با عجله سمت من اومد. با استرس دستاش رو تکون داد:
-يه چيزی بگم؟
سر تکون دادم و با جدیت گفتم:
-آره، بگو؟
romangram.com | @romangram_com