#ویلای_نفرین_شده_پارت_91
-متاسفم
سكوت بدي جمع رو فرا گرفته بود كه ناگهان گوشي نيلوفر به صدا در اومد نيلوفر گوشيشو برداشت و به شماره نگاه كرد اما ناشناس بود با خودش گفت شايد از خونه باشه و دكمه ي اتصالو زد و گفت=الو
الو بفرماييد
خواست تماس را قطع كند كه صداي پسري ناشناس در گوشش پيچيد
-سلام نيلوفر
نيلوفر با اخم گفت=شما ؟؟
ناشناس=نشناختي عزيزم
نيلوفر=بايد ميشناختم ؟؟ گفتم شما ؟
ناشناس=عزيز دلم چرا عصباني ميشي من يكي از بهترين دوستاتم
نيلوفر كه از پرويي شخص عاصي شده بود گففت= اقاي محترم من دوست پسر ندارم
اميد با اخم زل زد به نيلوفر
نيلوفر= اميد شمارمو بهت داده ؟ اره ؟؟
اميد كه فكر ميكرد منظور نيلوفر اونه اخمش رو غليظ تر كرد اما نيلوفر دوست پسر سابقش اميد را ميگفت
romangram.com | @romangram_com