#ویلای_نفرین_شده_پارت_27


بهار:مثلا چیکار؟

محمد رضا:مثلا جنارو تسخیر کنیم

نازی:یعنی میشه؟

امید:چرا نشه؟خیلی هم خوب میشه ما میتونیم جنارو تسخیر کنیم هرچی باشه از این کارا زیاد کردیم

پرهام:اره حق با امیده ما میتونیم این کارو کنیم

نیلوفر:نه امکان نداره خیلی خطرناکه

باران:هم خطرناکه هم اینکه درسا راضی نیست

نازی:یعنی چی درسا راضی نیست؟ما که نمیتونیم جونمونو به خطر بندازیم تو این ویلا جون درساهم درخطره مگه قضیه امشبو یادتون رفت که چه بلایی سر درسا اومد اصلا چرا همیشه باید حرف درسا وسط باشه؟

باران:نازی اروم باش باید بهش حق بدی که حساس باشه

نیلوفر مشکوک گقت:تو چیزی میدونی؟

باران با استرس گفت:نه....نه من چیزی نمیدونم

نیلوفربازم با شک نگاش کرد و گفت:چرا تو چیزی میدونی

بهار با شک گفت:اره میدونی داری پنهون میکنی

باران با عصبانیت گفت:نه من چیزی نمیدونم

نازی:اره اره میدونی میدونی


romangram.com | @romangram_com