#ورطه_پارت_119
در؛ درجا باز میشه...
صدای شاد الناز؛ منو به عزا میشونه، به عزای پسری که تو دامن عالیه افتاده و ...
_چی شده زرین، چه مرگته داری...
میزنمش کنار و شایانو بلند صدا میکنم...
هرچی سکوت بیشتر میشه...داد منم بیشتر میپیچه تو اون خونه...
_ببخشید الناز خانوم، من فلورم...همسایه زرین جان
_بله میشناسم ؛ خیلی دوست داشتم ببینمتون...
چرا همه سعی دارن همه چیزو عادی نشون بدن...چرا به حال الان من فکر نمیکنن...چرا اداب معاشرت آشنایی رو به این بالا پایین کردنای من ترجیح میدن؟
برمیگردم سمت هردوشون...
_میشه بس کنید؟ مث اینکه حالیتون نیس چی شده؟ یا من حالیم نیس شماها نمیتونین مرهم بشین رو زخمم؟!
_این حرفا چیه زرین؟ چشه این؟
الناز رو میکنه به فلور ...دیگه از خودم نمیپرسه....پرسیدن نداره این حال...
_الناز جان، زرین یه مقدار هول کرده...از مامان خبر نداری؟
_مامان؟!
_بله، عالیه خانوم...ازش خبری داری؟
الناز نگاهشو بین منو فلور تقسیم میکنه، زبونشو میکشه رو لبای رژ خورده ش...
_از ...از ...
النازم میترسه...همه فهمیدن این دفعه، تک تک جمله هاشون یعنی خاک بر سر شدی زرین...
از پریشب تا بحال ندیدمش...چ...چطور؟چیزی شده؟
چشمامو میبندم...دهن الناز باز تر میشه...
رو میکنه سمت فلور...
_چی شده فلور خانوم؟! زرین چی میگه؟ مامان چیکار کرده؟!
_خب؛راستش...چجوری بگم؟
داد میزنم سر فلور...چرا ملاحظه میکنه؟ میخواد الناز نگرانش نکنه؟! یعنی حال من مهمتره یا هول الناز؟!
_چرا بهش نمیگی فلور؟!
جیغ میزنم...جیغ میزنم...گلوم میسوزه...
_چرا نمیگی عالیه چه کرده؟ چرا نمیگی عالیه چه اتیشی بپا کرده تو زندگیم؟!
بازوی النازو که محو صورت فلور شده میکشم سمت خودم...محکم فشارش میدم، به مچاله شدن صورتش محل نمیدم؛ وقی اینجوری قلبم داره فشرده میشه...
_النازخانوم؛ مامان خانومت گل کاشته...این دفعه دست گل منو برده تا یه پُخی عین الیاس بار بیاره،
پوزخند میزنم....به لحن پر کنایه و دل پر کینه:
_مامانت بچه دزدیده الناز...
دستام از رو بازوش سُر میخوره و میره بالا، یقه شو محکم میچسبم...حالا که نفس منو بُردن، باید نفسشونو ببُرم؛
_مامانت شایانمو دزدیده...تو روز روشن بچه دزدی کرده...
بچه دزدی لحنش سنگین نیس...به درد توصیف ضربه سنگین عالیه نمیخوره...
_آدم ربایی کرده....میدونی یعنی چی؟ یعنی بدون اجازه من بچه مو بلند کرده...میدونی؟
نمیدونم چی باید بگم تا هم الناز از این شُک در بیاد...هم من دلم خنک شه...دنبال یه حرف سوزنده میگردم:
romangram.com | @romangram_com