#وانیا_ملکه_خواب_ها_(جلد_دوم)_پارت_81
واقعا نسبت به اين دختر حس عالي اي پيدا کردم…خيلي ناز و مظلوم و پر آرامشه
-باشه واني جون و نيششو باز کرد
جـــــان؟اين که از من بيشتر احساس راحتي داره!ولش کن بزار خوش باشيم حالا ي دوست پيدا کرديما
-استراحت گاهتون کجاس؟
-پشت زمين تمرين ي ساختمون بزرگ پر اتاق
-از اين به بعد مياي تو قصر و تو اتاق من
-اتاق تو؟
-آره…مي خوام هميشه کنارم باشي…
-اما…
-شرطمو که يادت نرفته؟بدون چون و چرا قبول ميکني
-باشه
-خوبه…خب نمي خواي چيزي ياد من بدي؟
-از چي شروع کنم؟خودت در چه حد بلدي؟
-در حد صفر
نيششو باز کرد و گفت-راس کار خودمي…مکثي کرد و ادامه داد
romangram.com | @romangram_com