#وانیا_ملکه_خواب_ها_(جلد_دوم)_پارت_60
-کجا بودي؟
با تخسي ابرويي بالا انداخت و گفت-بايد بگم؟
نفس عميقي کشيدم تا با پشت دست نزنم تو دهن اين موجود اعصاب خورد کن!
نينا-سه ساعت تو زندان غربي چيکار مي کردي؟
مثل خودش گفتم-بايد بگم؟
-اگه مي خواي دندونات خورد نشه تو دهنت بايد بگي
-رفته بودم دنبال شبنم!
-به به خوشم مي ياد بچه حرف گوش کني هستي…حالا با شبنم چيکار داري؟اصلا شبنم کو؟سه ساعت دنبال شبنم مي گشتي؟
-نخير سه ساعت اون تو گير افتاده بودم
-قدرت نيرو ها و جادو هاي دروني؟
-آره!چرا بهم نگفتي؟
-تقصير خودته سريع تماسو قطع کردي!شبنم کو؟
شبنم که پشت من سنگر گرفته بود جلو اومد و احترام گذاشت
نينا-چه نازه!
romangram.com | @romangram_com