#وانیا_ملکه_خواب_ها_(جلد_دوم)_پارت_6
-نمي دونم.
دوباره صداي"بووم"اومد.
ماهان-يه حدس هايي ميزنم.
-چه حدس هايي؟
-خب اصولا توي سرزمين ها اگه دو خانواده سلطنتي يا ثروتمند قرارِ ازدواج بزارن؛براي خبر دادن به ديگران،فشفشه ها و ترقه هايي که صدايي مثل اين دارن،مي زنن.
-الان کي قراره ازدواج کنه؟
-اونو ديگه من نمي دونم واقعا…خب کاري نداري؟چيزي نمي خواي؟
-نه ممنون.
-خداحافظ…
-خدا نگهدار…
ماهانم که رفت البته بگم غيب شد درست تره!
هه!کيه که تو اين اوضاع فکر ازدواج به سرش زده؟قطعا ديوونه اس…
به تو چه مربوطه وانيا؟تو يه فکري به حال خودت بکن به جاي فکر کردن به مردم!
آخه چه فکري کنم؟من هيچي يادم نمياد.
romangram.com | @romangram_com