#وانیا_ملکه_خواب_ها_(جلد_دوم)_پارت_49

صدام اکو شد و چند نفري که توي سياهچاله بودن توجهشون به من جلب شد

جـــان؟اينا واقعا زندانين يا زنداني نبوده پول گرفتن نقش بازي کنن؟

انقدري که اينا شيک و تر و تميزن هر کي جاي منم بود شک ميکرد

از زل زدنشون بدم اومد گفتم حداقل يکم با جذبه نشون بدم به عنوان ملکه سرزمين!

-من ملکه وانيام…

الان اين جذبه بود؟خب جيزي به ذهنم نمي رسه ديگه

اه اصلا به من چه؟

رفتم سمت چپ که دو نفر با هم نشسته بودن

وا اينا که هر دو اندازه ي نردبون قد دارن پس کوتوله کيه؟

شانسمو امتحان کردم و با اينکه مطمئن بودم قيافه شبنم شبيه هيچ کدوم نيست،به يکيشون گفتم-شبنم شمايي؟

سري به نشونه ي منفي تکون دادن

-پس شبنم کيه؟کجاست؟

گوشه اي که يک پتوي متوسط تا شده بود نشون دادن

کلا اينجا کسي حرف نمي زنه فکر کنم!



romangram.com | @romangram_com