#وانیا_ملکه_خواب_ها_(جلد_اول)_پارت_14


شاهزاده آرسان-درسته اون تبعید شده ولی شخص دیگری نیز این قدرت رو داشته…

میترا-اما ما فقط نام ملکه نینا را به عنوان ملکه خواب ها شنیده ایم…

شاهزاده آرسان-افسانه ای قدیمی در کتاب های سرزمین سیترا وجود داره که نشان از شخصی قویتر از ملکه تبعید شده یعنی ملکه نینا میده

چیترا-اون کیه؟

شاهزاده آرسان-در هیچ کدام کتاب ها اسمشون برده نشده فقط توی کتابی خیلی قدیمی که نصف اون بر اثر جنگ سوخته گفته شده اون ملکه خودش رو غیب کرده و هنوز زنده است و روزی کسی رو به عنوان نشان خودش به اینجا میفرسته…

میترا-و این یعنی وانیا همان نشانه است

چیترا-پس برای همین همه ی ابزار و جادو های پیش بینی کار نمیدن…پس اشک سه رنگ اینجا چه نقشی داره؟ …

{سوم شخص }

اتاق غرق در سکوت بود و همه به یک چیز می اندیشیدند که اشک سه رنگ در این ماجرا چه نقشی دارد به غیر از دو نفر

وانیا که از هجوم اطلاعات ناگهانی گیج شده بود و فرد غیب شده و مخفی شده در قصر که از دیدن دوباره وانیا خوشحال و خوشنود بود و امید داشت به توانایی های او برای نجات جان هزاران نفر…

{وانیا}

من که هیچی سر در نمیاوردم و کاملا گیج شده بودم.

چیترا-خب…پس من اون رو به سرزمین خودم میبرم

شاهزاده آرسان-آهان…اون وقت بانو چیترا به تنهایی این فکر رو کردن؟نه…اون به سرزمین ما میاد

میترا-او در سرزمین من ظاهر شده است و در اینجا خواهد ماند

چیترا-اما سرزمین چیترا به اون بیشتر نیاز داره…اگه پیش بینی توی سرزمین ما نباشه باعث مرگ پریان شب میشه… میدونین که دشمنا بیشتر در شب حمله میکنن

شاهزاده آرسان-اما سرزمین سیترا از سرزمین های شما قویتر و از همه مهمتر مستقل و جدا از شماست…پس به سرزمین ما میاد

چیترا-من با سرزمین میترا هیچ اتحادی ندارم و اون با من میاد

خندم گرفته بود…نه به چند دقیقه پیش که میخواستن من رو بکشن و من رو دزد سرمایه شون میدونستن… نه به الان که باهم دعوا میکنن من به کدوم سرزمین برم…اینا واقعا الهه و شاهزاده ان؟بیشتر به بچه ها میخورن

میترا-اشک سه رنگ او را به سرزمین من دعوت کرده است پس همینجا خواهد ماند.

romangram.com | @romangram_com