رمان وقتی پدرم عاشق شد

#وقتی_پدرم_عاشق_شد_پارت_56

چپ چپی نگاهم کرد که رب و رُبم را یاد کردم.
-از بس بهش گفت عزیزم حالمون رو بهم زد. خود زنه هم که فقط دور و بر آقاجون بود نشد ازش بپرسیم چی به چیه؟! آخرش نفهمیدیم اسم و رسمش چیه. آقاجونم که مثل عقاب هواشو داشت انگار بچه هاش میخوان زنشو بخورن.
-بس که آرش بی عرضه است. دو هفته گذشته هنوز نتونسته بفهمه طرف کیه. اصلا من که میگم نمیخواد ته و توش رو در بیاره
-راست میگی..نمیخوا بره دنبالش. دیشب بهش گفتم. بهم میگه به من چه! کار از کار گذشته دیگه پاپی شدن بیشتر از این فقط خودمون رو خراب میکنه. زنه دیگه زن رسمی آقاجونه..حق داره هما...تو ازدواج نکردی تا بفهمی درد من و آرش چیه! داری کرکر میخندی و نمیدونی من و آرش پیش زیبا و ناصر چقدر خجالت کشیدیم. پس فردا این بچه ها بزرگتر بشن...وای خدا گفتم بچه ها.....زنه تنها کسی رو که تحویل گرفت ماهان بود. باورت نمیشه وقتی ماهان و دید به آقاجون چی گفت..بخدا مردم از خجالت.
نفس عمیقی کشیدم. بدتر از قبلی ها هم بود؟
-چی گفت مگه؟
-پر رو پر رو تو چشمش ذل زد...گفت..گفت...میخوای برات...یک کاکل زری...وای خدا..
دهانم باز مانده بود. یعنی این زن اینقدر وقیح بود؟ موی تنم راست شد. به به چشممان روشن ، کمبود زندگیمان یک زنگوله پا تابوت کاکل زری بود.
-باید ببینمش فرنگ. حس خوبی بهش ندارم نمیدونم چرا آقاجون وقتی در موردش میپرسم دورم میزنه. کاش میدونستم خونه اشون کجاست تا حالشو بگیرم.
-گیرم بفهمی..تف سربالاست . فکر میکنی آقاچون عقب میکشه؟ نه جلوی طرف خار و خفیفت میکنه. اگه قبل از عروسیشون بود باهات میومدم تا دمار از روزگارش در بیاریم..ولی حالا..چه فایده..حرمتا ریخته..آقاجون دیگه مثل قبل نیست.
از حرص مشتی به زانویم زدم که فقط موحب شد درد در پایم بپیچد. فرنگ حرصی دستمال را در دستش ریز ریز کرد و گفت:
-نمیدونم والا . این زن تیشه برداشته بزنه به ریشه خونواده. ببین اینجا کجاست من گفتم..من که میگم ریگی به کفششه..اصلا خود شیطونه.
-خب آخه نمیشه گفت...بعضی زنا از درد ناچاری میشن هووی یکی دیگه. مثل دختر محترم خانم. یادته؟ بدبخت به خاطر اینکه نازا بود طلاق گرفت بعدم به خاطر حرف مردم با کله پز ته بازارچه ازدواج کرد. مرده دوبرابرش سن داشت.
فرنگ سرش را تکان داد:
-اما حداقل طرف، زن مرده بود و تنها بود.....کجا شد هووی یکی دیگه؟ حس خوبی به زنه ندارم. دلم شور میزنه.
-کی به زن باباش حس خوبی داره؟ درسته ازش بدم میاد اما تو رو خدا حالمو بدتر نکن. مثل مامان شدیا
-راستی مامان چطوره؟

romangram.com | @romangram_com