#وقتی_پدرم_عاشق_شد_پارت_117
-پاشو دخترجون. امروز که هیچ کار مفیدی نکردی. عید قربان نزدیکه و سرمون شلوغه. یک ساعتم یک ساعته زود باش.
چشمی گفتم و بلند شدم. هنوز ناباور بودم. بیچاره سام و بیچاره سام ها!
با هم از در خانه بیرون آمدیم و یکراست به قنادی رفتیم. تا عصر انقدر کار داشتم که نتوانستم نه به حرفهای سام و الهام فکر کنم و نه با طوطی حرف بزنم. ذهنم شلوغ و پر از هرج و مرج بود ولی مجبور بودم به زمزمه های ذهنیم بی توجه باشم. اما انگار طوطی از من مشتاق تر بود و دائم اطرافم میگشت و من بیتوجه به او بودم. زمان خوبی برای صحبت با او نبود. بخصوص که شش دنگ حواس شهلا و مهناز و الهام به ما بود.
کم کم شیفت عوض میشد و میتوانستم آشپزخانه را ترک کنم. خسته از افکار شلوغم و روز سخت کاری ، لباس عوض کردم و از رختکن خارج شدم. طوطی کنار در خروجی به انتظارم ایستاده بود. دلشوره امانم را بریده بود . نمی دانستم کارم صحیح است یا نه. اما بدون شک آزار دادنِ مسببِ تغیییراتِ بابا ، برایم دلنشین بود! اگر سایه نبود. اگر سایه نحسش را روی زندگی ما نمی افکند، بابا هنوز همان پدرو همسر گذشته بود. با همه کج فکریها و کارهایش هنوز پدر بود و همسر.
مردی که روزی دوست نداشتم حتی خار کف پایش بنشیند، اکنون حسی شبیه نفرت در من ایجاد میکرد . روز به روز از ما دورتر میشد. انگار جانشینی بس قوی برای ما یافته بود. مامان که هیچ ، ما نیز رفته رفته بیرنگ تر میشیدیم. آه عمیقی کشیدم و خواستم به سمت خروجی بروم که دستم کشیده شد. به سمت عقب بازگشتم. بشری با اخمهایی در هم گره خورده به طوطی می نگریست. همزمان با من وارد رختکن شده بود. با این تفاوت که او به داخل قنادی میرفت و من از آن خارج میشدم. خشونت صدای بشری لرز بر تنم نشاند:
-نمیدونم چرا طوطی دور سرت میچرخه هما ولی ازش دوری کن.
-چرا؟! طوطی زن خوبیه شما در موردش اشتباه میکنید!
نفس عمیقی کشید و مرا به سمت خودش چرخاند.
-تو خیلی چیزها نمیدونی!
-شما هم نمیدونید!
لبخند کجی روی لبش شکل گرفت:
-هما جان. زندگی به من یاد داده به آدمها مهلت بدم تا خودشون رو نشون بدن. از روی حرف و حدیثی که پشت سرشونه قضاوتشون نکنم. اما در مورد طوطی چیزهایی میدونم که دارم بهت اخطار میدم که آدمی نیست که دور و برش بچرخی!
-میشه به منم بگید بدونم؟ اون قصد بدی نداره. فقط میخواد کمکم کنه!
اعصابم به هم ریخته بود. قلبم نامرتب میزد. بشری نگاه تیزش را به من دوخت:
-کمکت کنه؟ میشه بدونم توی چه موردی؟
-نه!
romangram.com | @romangram_com