#توماژ_پارت_90


-نه نمی خواد مامان زنگ بزنی، خونوادش خبر ندارن الکی نگران می شن تو دانشگاه حالش بد شد خودم اوردمش اصلا برای همین من قراره برم پیشش به اونا گفتیم امشب پیش ماست که نگران نشن وضع قلب فخری خانومو که می دونی مامان..... یه وقت زنگ نزنی هول کنه

-باشه باشه .... خوب کاری کردی

-الو مامان من باید برم کاری نداری خانمی؟

-نه عزیز دلم سلام برسون

روژان با قیافه حق به جانب و دست به سینه روبروم نشست و گفت: به منم به همین راحتی دروغ می گی؟

-من غلط بکنم کی جراتشو داره بانو


romangram.com | @romangram_com