#توماژ_پارت_73
نفسی از سر اسودگی کشیدم درگیر شدن با این مرد مرموز اخرین چیزی بود که می خواستم
-عذر می خوام من هنوز شما رو با اقایون اشنا نکردم
با دست اشاره ای به مرد فربه که حالا می دونستم اسمش منوچهره کردو گفت: اقای منوچهر جلیلی صاحب شرکت پاپکو و البته فروشگاه های زنجیره ای .....
منوچهر بادی به غبغب داد و سری از غرور تکون داد که تو دلم پوزخندی حواله ژست پوشالیش کردمو نگاهمو ازش گرفتم
-جناب صولتی مدیر عامل شرکت سازه و همین طور سهمام دار عمده کارخونه .....
مرد جاافتاده و متینی به نظر می رسید و نسبت به بقیه متواضع تر نشون می داد نا خواسته لبخندی رو لبم نشست که لبخندمو بی جواب نذاشت و اظهار خوشحالی کرد از این اشنایی اجباری
-جناب اقای فراهانی مدیرعامل شرکت بزرگ شمس و.....
romangram.com | @romangram_com