#توماژ_پارت_51

سینی شربتو رومیز گذاشت و به سمتم قدمی برداشتو گفت:حالت خوبه؟

-کیوان با تو چی کار داره؟

کمی جاخورد ولی بهش امون ندادمو پیغامو دوباره PLAY کردم که لبخندی از نگرانی حوالم کردو گفت: من نمی دونم منظورش چیه؟

با اخم خای گره خورده گفتم: شمارتو از کجا اورده ؟ از کی براش شدی روژان؟ هوم؟

-نمی دونم باور کن من چیزی نمی دونم فقط تو این مدتی که نبودی خب ..... یعنی چندبار سر صحبتو باز کرده ولی من هربار گفتم قضیم با تو جدیه یعنی .....

قدمی به سمتش برداشتمو گفتم:خوبه پس حرفاتونو هم زدین؟ اشتباهش چی بوده؟ دلتو شکونده ؟ رنجیدی ازش؟ این مدت نبود من برای هرکی اب نداشت برای شما دوتا ....

با تشر حرفمو قطع کردو گفت: بفهم چی می گی توماژ .....دوبار تو دانشگاه سر راهمو گرفته یه سری چرت و پرت تحویلم داده جوابشم گرفته این که شمارمو از کجا اورده رو نمی دونم برامم اونقدری مهم نیست که بخوام حتی پیگیری کنم چون این ادم اونقدر عقده ای و کم ارزشه که لیاقت نداره فکرمو مشغول کنه

romangram.com | @romangram_com