#توماژ_پارت_39
مثل پسرای تخس اخماشو تو هم کرد وگفت: هوم
-نتونستی زبونتو نگه داری؟
با غیظ تو صورتم براق شد و گفت: جدیدا خیلی هوس گوش مالی کردی توماژ ..... فکر نکن ماجرای بلیط و اون نامه مسخرت یادم رفته پس الکی بهونه دستم نده که حسابی از خجالتت در میام
-حالا این خونه هایی که این شاخ شمشاد برامون کنار گذاشته کجا هستن؟
خوشحال از تعویض موضوع بحثمون لبخندی زدو گفت: یکی نزدیک شرکته یکی هم تو همون محله ای که گفتی
-شرکت و فراموش کن برای اون یکی یه قراری رو تنظیم کن
روبروم نشست و گفت: هنوزم نمی خوای حرفی بزنی؟
romangram.com | @romangram_com