#توماژ_پارت_110


سکوتم به خشمش دامن زد که گفت: نگه دار پیاده می شم

-کمند

-هیچی نگو حالا که فقط قراره وکیل و موکل باشیم بهتره حد خودمونو بدونیم فکر نمی کنم هیچ وکیلی با موکلش بره سیزده به در ..... نگه دار

راهنما زدمو به ناچار کنار خیابون نگه داشتم ولی تا به خودش بجنبه قفل مرکزی رو زدمو گفتم: اروم باش حرف بزنیم

پوزخندی زدو گفت: مگه حرفی هم مونده جناب سالاری شما دخترتو می خوای منم رو چشمم برات می گیرمش دیگه؟

-کمند .....


romangram.com | @romangram_com